بهترین شعرهایی که خوندم 2
پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ب.ظ
بهترین شعرهایی که خوندم 2
چرا وقتی میروی
همه جا تاریک می شود ؟
انگار از اول مرده بودم
و ترسیده بودم
و تو هم نبودی…
نه اینکه گریه کنم، نه
فقط دارم تعریف میکنم چرا بغض کرده بودم
و آرام نمیگرفتم ...
چه آرزوی دلانگیزیست !
نوشتن افسانهای عاشقانه
بر پوست تنت
و خواندن آن
برای تو …
چه آرزوی شورانگیزیست !
تملّک قیمتیترین کتاب خطی جهان
ورق ورق کردنش ،
دست به آن کشیدن ،
و همین نوازش ساده
که زیر نگاهم لبخند بزنی …
چه افسانهی قشنگی
به تنت مینویسم
بانوی من !
چه قشنگ به تنت افسانه میخوانم
سراسیمه آمدن
و دستپاچه بوسیدن
با تو
زیر نگاهت افسون شدن
با من ...
میدانی ؟
حتی صدای قلبم هم نمیآمد
انگار همهاش را برای نفسهات شمرده باشم
حالا تمام شده بود …
نه اینکه ترسیده باشم ، نه
فقط میخواستم بگویم چرا نصف شب پاشدم
و رفتم زیر تخت خوابیدم که خدا مرا
بی تو نبیند …
http://nice-poem.persianblog.ir/